رفاقت ممنوع (جلد سوم) به قلم ریحانه عیسایی (زینب)
پارت سوم :
مامان توی رابطهی دوستیش دخالت زیادی میکرد؛ وسواس فکریش زندگی شهرام رو هم به گند کشیده بود.
شب که شهرام دیر خونه میومد لباسهاش رو بو میکرد، اتاقش رو دم به ساعت مورد بازرسی قرار میداد.
و باز باد سرد به گونههام خورد و چشمهام رو ناخ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما

لطفا صبر کنید...
راحیل
0شخصیت شیوا رو خیلی دوست دارم 🥰